امشب عزیز دلم رفت تهران ولی حسابی دلم براش تنگ میشه!!! فک کنم یه یه سالی همدیگه رو نمیبینیم
خیلی جدی دوس داشتم الان پیشش بودم و موقعی که میخاس سوار اتوبوس شه رو نوک پاهام بلند شم و لباشو ببوسم و تا میتونم ولش نکنم
نمیدونم چرا و علتش چیه؟ ولی خیلی زیاد زیاد دوسش دارم .به شدت عاشقشم
عاشق تموم اخلاقاش و همه ویژگیاش .....
هر بار که باهاش صحبت میکنم با شدت تموم گر میگیرم و عشقم بهش بیشتر و بیشتر میشه.....
خیلی دوست دارم عزیز دلم....خیلی دوس داشتم پیشت بودم و میتونستم اونهمه پسته شور خوشمزه ای که واسم خریده بودیو جبران کنم
قربون عزیز دلم برم!!!!!!
نیما دارم تا تولدت روزا رو میشمارم....رو یه کاغذ روزا رو نوشتم و هر روز یکیشونو خط
میزنم تا روز تولدت بشه و تا میتونم فدات شم....خیلی خیلی خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی عاشقتم